کتاب تجربه سایکدلیک – PSYCHEDELIC EXPERIENCE

منتشرشده توسط royalstate در تاریخ

معرفی تجربه سایکدلیکی

یک تجربه ی سایکدلیکی، سفری به قلمرو های جدید آگاهی است. محدوده و محتوای این تجربیات با توجه به آمادگی فرد بی انتها می باشد. از ویژگی های بارز این تجربیات می توان به انحلال هویت “منیت”، تغییر درک زمان و فضا و دید کاربر اشاره نمود.

البته دوز داروی سایکدلیکی این تجربه را ایجاد نمی کند. این دارو تنها به عنوان یک کلید، ذهن را باز کرده و سیستم عصبی را از الگوهای معمولی و تکراری آزاد می نماید. در این حالت مسافر می تواند به ماهیت تجربه که همان فرکانس درونی او می باشد دسترسی پیدا کند.

کتاب تجربه سایکدلیک

تجربه ی عرفانی و روشنگری توسط مراسم سایکدلیک، از باستان تا به امروز بسیار مورد توجه انسان ها بوده است. در این مراسم مسافر، با سناریوها و چشم اندازهایی از تصاویر و کهن الگوها دست و پنجه نرم می کند. در صورت عدم آگاهی و پیش زمینه ی درکی، فرد می تواند به قسمت تاریک تجربه هدایت شود.
از این رو، این مراسم توسط فردی آگاه به مسیر و الگوهای روانی انسان به نام “راهنما” رهبری می شوند. راهنما می تواند فرد را از مسیری که در پیش رو دارد آگاه سازد. مسافر نیز باید ترس از ناشناخته ها را کنار بگذارد و به نور یا همان سکون دست یابد.

کتاب PSYCHEDELIC EXPERIENCE

کتاب تجربه سایکدلیک در سال 1964 در رابطه با راهنمایی و استفاده از داروهای سایکدلیک توسط تیموتی لری، رالف متزنر و ریچارد آلپرت “رام داس” تالیف شد. این سه نویسنده به بررسی پتانسیل بالای داروهای سایکدلیک مانند ال اس دی، قارچ سیلوسایبین و مسکالین در روان درمانی می پردازند. این نوع درمان که امروزه به سایکدلیک تراپی شناخته می شود از طریق القای حالات معنوی و عرفانی و تغییر دید کاربر صورت می گیرد.
کتاب تجربه سایکدلیک بر پایه متون مردگان تبتی به نگارش درآمده است. این متن بودایی به عنوان راهنمایی برای هدایت روند مرگ، دنیای میانه و تولد دوباره عمل میکند.

کتاب تجربه سایکدلیک با الهام از متون مردگان تبتی، روند مرگ و تولد دوباره که تحت تاثیر داروهای سایکدلیکی به شکل انحلال منیت و مسخ شخصیت اتفاق میفتد، را می شکافد. این راهنما مراحل مختلف انحلال نفس یا مرگ ایگو را مورد بحث قرار می دهد و دستورالعمل‌های خاصی را جهت نحوه برخورد با آنها در مراحل مختلف ارائه می‌کند.

مردگان تبتی

بنا به باور بوداییان در هنگام مرگ، فرد وارد حالت رویابینی می شود و طبق به بادهای کارمایی یا سطح ارتعاش وی با چشم اندازهایی “ویژن” برخورد میکند. طبق این راهنما، تمام رویاها و چشم اندازها زاییده ی ذهن می باشند. فرد در مرحله ی اول باید این واقعیت را تشخیص بدهد که تمام تصاویر و داستان ها جهت تکامل او پیش می روند. همچنین مقاومت در برابر این دگرگونی می تواند فرد را به سطوح پایین تر تجربه سوق دهد.

در سطوح بالاتر سفرهای سایکدلیکی که به انحلال نفس می انجامد، کاربر با نماد ها و سناریو هایی خود محور رو به رو می شود. این نماد ها، ارزش ها و سناریو ها به توجه به فرهنگ و باستان فرد شکل می گیرند.

به گفته ی کتاب تجربه سایکدلیک، کلید رهایی در نظاره گر بودن است. اینکه مسافر نباید در مورد خط داستانی، رنج یا لذت، چهره یا سطح وجودش قضاوتی داشته باشد. باید اجازه داد تا جریان “بازی” به گردش در آید.

باید به یاد داشته باشیم که این تجربه بی خطر می باشد. (در بدترین حالت، شما همان فردی را خواهید داشت که در ابتدا وارد تجربه شده است). تمام خطراتی که از آنها می ترسید، تولیدات ذهن شما هستند. چه بهشت و چه جهنم را تجربه کنید، به یاد داشته باشید که این ذهن شماست که آنها را خلق می کند.

از چسبیدن به یک تجربه ی خوب و فرار از دیگری پرهیز کنید. بازی ایگو “بازی شخصی” را وارد تجربه نکنید. شما باید سعی کنید ایمان و اعتماد خود را در توانایی درونی و روند زندگی میلیارد ساله خود حفظ کنید. زیرا با پشت سر گذاشتن بازی منیت، دیگر هیچ اشتباهی وجود نخواهد داشت.

در انتهای این کتاب دستورالعمل های ذکر شده که مسافر باید قبل از مراسم مطالعه نماید و یا راهنمای سفر در هنگام مراسم برای مسافر بخواند. به ادعای این کتاب، دستورالعمل ها می توانند فرد را در مسیر درونی و باردو های میانی هدایت نمایند.